سیخونک

شاید شما هم مثل من بارها با این کارشناس بعد ازاینا!! برخورد داشتین و حسابی هم

حرص خوردین و چون کاری از دستتون بر نمی اومده ، دندوناتونو به هم فشردین

وقتی برای گرفتن تاکسی در کنار خیابون می ایستی ،

حتما یکی از همین کارشناسان قلم به دست رو هم می بینی

که از ایستادن تاکسی جلوی پای مسافر ممانعت می کنن و

با این کار هر لحظه به ازدحام جمعیت کنار خیابون افزوده می شه و...

برای ورودی یه پل به بزرگراه ، جلوی عبور ماشینهای توی بزرگراه رو می بندن!!!

بازی با کلیدهای چراغ راهنمایی رو که دیگه نگو !

تغییر در زمانبندی چراغ ها و اعمال نظرهای شخصی بارها باعث

به وجود اومدن ترافیک های سنگین شده .

جناب کارشناس ! مدت زمان چراغ قرمز رو بیشتر می کنه

تا مثلا بار ترافیکی یه خیابون رو کم کنه ،

ولی صحبتش بدجوری با همکارش گل کرده و

کلا فراموش می کنه که باید چراغ رو سبز کنه .

ما می مونیم و یه ترافیک کیلومتری که توی مسیر دیگه ی چهار راه ایجاد کرده .

من نمی دونم اگه زمان بندی چراغ های راهنمایی کارشناسی شده نیست ،

چرا سر هر چهار راه کاشته شدن؟!

توی پیاده رو ، بی خبر از همه جا ، غرق در افکار و

مشکلات روزمره در حال حرکتی که یه دفعه

با صدای بوق یکی از موتور سواران قانون مند! چند کیلومتری ! به هوا می پری.

وقتی اعتراض می کنی فقط صدای گوش خراش گاز دادنشون نصیبت می شه و

جالب اینه که دقیقا از کنار همین کارشناسان ! سر چهار راه ها عبور می کنن و

جناب کارشناس که سرش با بازی کردن با کلیدهای محبوبشه ، یادش می ره

که موتور هم یه وسیله ی نقلیه محسوب می شه و عبورش از پیاده رو ممنوعه.

خیلی که بخوای مبادی اداب و قانون گرا باشی باید سر چهار راه بایستی

تا چراغ عابر پیاده سبز بشه و ....

ولی همین که زمان عبور عابرین می رسه ،

عملا راهی واسه حرکت کردن پیدا نمی کنی

چون تمام ماشینها روی خط عابر پیاده رو گرفتن و ....

و دوباره جناب کارشناس مشغوله سرگرمی محبوبشه!

ای کاش کلید چراغ های راهنمایی و تموم کردن برگه های جریمه

تنها دغدغه ی این آقایون کارشناس نبود و یه کمی هم به اصل قانون می پرداختند.

 

نوشته شده در شنبه 17 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 13:44 توسط مریم| |


Power By: LoxBlog.Com